حقیقت واقعی تلخ من.  حدود ۱۰ سال پیش برای یک نفر یه شعر از حافظ خوندم. اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را. بعد در ادامه گفتم ولی صایب تبریزی میگه: اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا به خال هندویش بخشم تن و دست و دل و پا را هر آن کس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را. و بعد دوباره گفتم ولی شهریار میگه: اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را هر آن کس چیز می بخشد زمال خویش می بخشد نه چون صایب که می بخشد تن و دست و دل و پارا تن و دست و دل و پا را به خاک گور می بخشند نه آن ترک شیرازی که برده جمله دل ها را. بعدش با یه ذوق خاصی گفتم جالب بود نه؟! و اون در جواب گفت آره نمی دونستم شیرازم ترک داره. حالا بعد از ده سال فهمیدم که همه نزدیکان من مثل اونن. هیچ کدوم از حرفای من و نمی فهمن. بعضی اوقات هم وقتی دارم با تمام وجود و جدی حرف می زنم یه لبخند احمقانه تحویلم می دن و میگن.مهم نیست بی خیال کسی که نمی فهمه من چی دارم میگم. خوره چیز بدیه. خدا نکنه بیافته به جونت که اگه بیافته تا تموم وجودت و نخوره ولت نمی کنه. شایدم فقط احساست و بخوره و اونوقت چیزی نمی مونه جز من بی احساس


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

راهنماي خريد زمين در شمال سورنا دریافت گاه نوشتِ MeKSaaR Linda عکس‌های دامنه‌ داراب‌کلا PSYCHI نکات حقوقی درب اتوماتيک سايبان برقي • قلب های نارنجی• نصب و اجراي آردواز با مناسب ترين قيمت